فال قهوه معضل اجتماعی جامعه امروز/دلایل افزایش استقبال مردم از رمالی و فال گیری؟
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۹۲۳۰۳
خبرگزاری شبستان:یک روان شناس با بیان اینکه فالگیرها موجب اختلاف، کینه، به هم ریختن بسیاری از خانواده ها و حتی سرنوشت افراد می شود، افزود: فال زمینه ساز انحراف فکری بسیاری از عوام و افراد ساده لوح است. بسیاری از فریب خوردگان در این مسیر آسیب دیدند.
علی محمدی، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی شبستان در خصوص دلایل افزایش و استقبال مردم از فال قهوه و رمالی گفت: در جامعه امروز ما بحثی به نام فال مطرح است که بیشتر در میان خانم ها رواج پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه گرفتن فال یکی از مشکلات عوامانه روز کشور ما محسوب می شود، اظهار کرد: افراد با خواندن قرآن و نهج البلاغه و تدبر در معانی و مفاهیم آن از عوامیت خارج می شوند، و دیگر برای برآوردن حاجات و رفع مشکلات خود به مسیری که یک عده افراد سودجو برایشان تدارک دیده اند. نمی روند.
سوءاستفاده های مالی از دلایل اصلی توجه به موضوع رمالی و فالگیری
وی با طرح این سوال که چرا موضوع رمالی و فالگیری امروز مورد توجه ما قرار گرفته است، تصریح کرد: یکی از دلایل مطرح کردن این بحث ،سوءاستفاده های مالی است. بازی با سرنوشت افراد عوام، گسترش نوعی خرافات که اصلا در قاموس یک انسان عاقل و دیندار نباید باشد، سردرگمی بسیاری از مردم در این خصوص، عوام فکری به ویژه دور شدن از حقایق است. انسان قائم مقام خداوند بر روی زمین است، نباید اسیر یک مشت مسایلی شود که نه شرع و نه عقل آن را قبول دارد.
محمدی تصریح کرد: فال قهوه جدید نیست از گذشته وجود داشته و شاخه جدیدی از رمالی، فال بینی، سر کتاب، آینه بین، پیشگویی، غیب گویی، دعانویسی، سحر و جادو که از قدیم وجود داشته، می باشد.
مشکلات با انسان زندگی می کنند
این مشاور خانواده با طرح این سوال که آیا رمالی و فال بینی راست است یا دروغ، خاطرنشان کرد: اینکه فال بینی و رمالی تاثیر دارد یا ندارد؟ چرا تا این حد استقبال می شود؟ چه کسانی استقبال می کنند؟ جای بحث دارد. همه کسانی که در جهان هستند مومن و غیر مومن همیشه مشکل داشته و دارند. قرآن می فرماید، انسان در مشقت و مشکل خلق شده است، یعنی مشکلات با انسان زندگی می کنند و نباید بگویند ما نباید مشکل داشته باشیم.
این روانشناس با بیان اینکه انسان هم مشکلات مادی و هم مشکلات معنوی دارد، اذعان کرد: بخشی از این مشکلات با علوم عقلی حل می شود، یعنی خداوند به انسان ها عقل داده، عقل هم می تواند اختراع و ابتکار کند. در گذشته انسان با شتر به مکه سفر می کرند تا اینکه عقل انسان هواپیما را اختراع کرد و راهها را نزدیکتر کرد.لذا به واسطه عقل انسان، تکنولوژی و ارتباطات گسترش یافته و هم آسان شده است.امور معنوی هم به وسیله دعا و نذر و نیاز از خداوند برطرف می شود.
محمدی با بیان اینکه انسان دو بعد روح و جسم است، خاطرنشان کرد: دو راه حل هم دارد، مشکل جسمی اش عقلی است توسط خود انسان حل می شود درمواردی هم که عقل انسان توانایی حل آن را ندارد توسط خداوند باید برطرف شود.
وی افزود: در زندگی مشاهده کردید که از درمان بسیاری از بیماری ها پزشکان ناامید می شوند و می گویند فقط بروید دعا کنید، از دست ما دیگر چیزی برنمی آید یعنی خود علم پزشکی هم جواب می کند، بنابراین بخشی از امراض انسان دست خودش نیست ،خداوند باید شفا دهد، این همان جایی است که پای دعا به میان می آید، پس انسان مشکلاتی دارد و مشکلات شان هم راه حل دارد.
این مشاور خانواده در ادامه تصریح کرد: ما باید برای حل هر مشکلی به متخصص آن مشکل مراجعه کنیم، یعنی چه بافت فیزیکی و طبیعی و چه امور معنوی به این می گویند یک امر معقول، مشروع و عملی، هیچکسی هم انتقادی به آن ندارد و جزو بدیهیات است و همه هم قبول دارند.
وی تصریح کرد: حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید: دو علم داریم، علم تکوینی، فطری و الهی یک علم هم اکتسابی (دانشگاه، مدرسه و کلاس) که مهمترینش نهج البلاغه است، یک علم سوم هم در این میان وجود دارد که علم غریبه نام دارد که فال قهوه جزو این علوم است.
یکی از موارد استفاده از علوم غریبه سحر و جادو است
محمدی با بیان اینکه فال قهوه جزو علوم غریبه است، گفت: یکی از مواردی که می توان از علوم غریبه استفاده کرد سحر و جادو است، بسیاری از علوم غریبه مورد تایید اسلام و عقل نیست، مثل سحر و جادو، ستاره شناسی نه علم نجوم.
این روان شناس ادامه داد: امام علی (ع) در خصوص علم نجوم می فرماید برای ستاره شناسی بیش از نیازی که برای پیدا کردن مسیر در بیابان ها و دریاها است، استفاده نکنید نه اصل علم نجوم که الان در دانشگاه ها مطرح است بلکه ستاره شناسی که در خصوص سرنوشت انسان است، دلیلش این است که اکنون ممکن است ساحران و کسانی که علم نجوم دارند بیایند و از این علم سوءاستفاده کنند چون از مسیر طبیعی و تقدیر الهی می خواهند یک مسئله ای را خارج کنند، بنابراین نتیجه نمی گیرند و لذا دنبالش نباید رفت. نمونه اش ساحران، کائنان و ستاره شناسان زمان حضرت موسی(ع)است که به فرعون گفتند در آینده فرزندی متولد خواهد شد که بسیار تو را برهم خواهد زد، فرعون به فکر افتاد صدها بچه را کشت که آن اتفاق نیفتد ولی افتاد به همین دلیل می گویند چیزی که خواست تقدیر خداوند است نمی توان با علوم غریبه و سحر و جادو تغییر داد به همین دلیل مسیر طبیعی باید طی شود.
محمدی با طرح این سوال که چرا انسان به علوم غریبه نیاز ندارد، اظهار کرد: یکی از موارد استفاده از علوم غریبه ارتباط با جن است که فال قهوه از این مقوله است و اینکه چرا انسان به سراغ جن می رود به این دلیل که جن از انسان پیشرفته تر است، در گذشته که شیطان در آسمان بود جن به آسمان راه داشت و اطلاعات را از آسمان می گرفت و بر روی زمین استفاده می کرد، بعدها خداوند ممنوعشان کرد، در عین حال هنوز هم اطلاعات شان از انسان بیشتر است، طیرالارض در اختیارشان است، سرعت عملشان بالاست ولی کاری هم با انسان ندارند.
این مشاور خانواده با بیان اینکه 4 دسته در جهان مخلوق خاص وجود دارد، افزود: فرشتگان، انسان، جن و حیوانات از جمله این 4 مخلوق هستند البته ملائک با هر دو دسته ارتباط دارند.خداوند در قرآن کریم هیچ نیازی را برای انسان کم نگذاشته،تمام تکامل مادی و معنوی ما در قرآن لحاظ شده است.
قرآن کریم جامع ترین و کامل ترین کتاب برای تمام نیازهای بشری
این مشاور خانواده با بیان اینکه امروز قرآن کریم جامع ترین و کامل ترین کتابی است که برای تمام نیازهای بشری در دنیا مطالب اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانشناسی و خانواده دارد، بیان کرد: قرآن کریم آنچه را بشر نیاز دارد کاملا تبین کرده است. خداوند در سوره رعد می فرماید: اگر آن قرانی که ما برایتان فرستادیم در دستتان باشد، می توانید کوه مشکلات را از سر راه بردارید،کوهها را جا به جا کنید، طیرالارض در زمین داشته باشید، با اموات ارتباط برقرار کنید منتهی چون قرآن شناخته نشده است مجبوریم سراغ رمال و فال قهوه و فال بین می رویم.
وی افزود: اینکه مردم جامعه ما امروز به سمت رمال و فالگیر می روند، ناشی از ضعف عملکرد حوزه ها، دانشگاه ها، رسانه های جمعی و دارالقرآن هاست، باید در این زمینه کوشید تا مردم سراغ خرافات نروند.
این روانشناس اظهار کرد: اینکه چرا جن پیشرفتهتر شد به دلیل این است که دستور قرآن را عمل کرده است، عالم غیب را غیر از خداوند کسی نمی داند، خداوند عقل و مشاوره داده، کسی حق ندارد سرنوشت کسی را اینگونه رقم بزند.
فالگیرها موجب اختلاف، کینه، به هم ریختن خانواده ها و سرنوشت افراد می شود
وی با بیان اینکه فالگیرها موجب اختلاف، کینه، به هم ریختن بسیاری از خانواده ها و حتی سرنوشت افراد می شود، افزود: فال زمینه ساز انحراف فکری بسیاری از عوام و افراد ساده لوح است. بسیاری از فریب خوردگان در این مسیر آسیب دیدند. همچنین برخی از فالگیرها از یک روانشناسی قوی و ذهن خوانی برخوردار هستند که باعث فریب مردم می شوند.
وی گفت: این فالگیرها و رمال ها کار و کاسبی دیگری ندارند، در قالبی که عوام فریبی بازار دارد دنبال حلال مشکلات هستند. اگر مردم عوام وجود نداشته باشد اینها رشد نمی کنند.
این مشاور خانواده در ادامه افزود: بنابراین ما چون متخصص پیدا نمی کنیم، هر کسی هر چیزی را بگوید: می گوییم چشم،در مباحث و معارف معنوی هم همین طور است، وقتی مشکل را نمی توانیم حل کنیم، مسجد ما پاسخگو نیست، تلویزیون ما پاسخگو نیست، هیئت ما پاسخگو نیست ،مانند یک انسان محتاج و گرفتار دنبال یک راه نجات می گردیم و هر کسی یک آدرسی می دهد و می گوییم دستتان درد نکند کجا برویم؟
محمدی تصریح کرد: لذا اگر می بینید رمال و آینه بین زیاد شده است به خاطر همین مسایل است، عدم اطلاع و عدم آگاهی از چنین مسایلی می باشد.از همه مهمتر جهل و ناآگاهی نسبت به اطلاعات افراد فال بین، رمال و فال قهوه است.
وی گفت: موضوع بسیار مهم تر که مراجعه کنندگان به فال قهوه از آن غافل شده اند این است، اینها می خواهند خدا و تقدیر را دور بزنند، یعنی آن چیزی که خدا برای ما صلاح نمی داند آنها می خواهند از راه ارتباط با جن و فال به دست بیاورند.
محمدی اظهار کرد: ما زمین و آسمان برویم راهی غیر از تقدیر خداوند برای ما نیست، عده ای به دنبال بخت گشایی هستند، آیه 216 سوره بقره می فرماید: یک سری مسایل را شما در زندگی دوست دارید ولی خداوند نمی خواهد، در آن لحظه صلاح شما نمی داند، با توجه به شرایط فعلی به صلاح شما نیست، ما می خواهیم با رمالی خداوند را دور بزنیم، خداوند گفته دعا کنید تا استجابت کنم شما را، اگر هم مستجاب نمی کنم به صلاحتان نیست.
بهتر است راضی به تقدیر الهی باشیم
وی گفت: یکی از دلایلی که انسان به دنبال رمال و فالگیر می رود این است که در مسایل عجول است، پس بهتر است راضی به تقدیر الهی باشیم، چون خداوند عقل و مشاوره به ما داد
پایان پیام/35منبع: شبستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۹۲۳۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنشهای داخلی، ضرورتی امنیتی است
نصرالله تاجیک در یادداشتی گزارههای موثر در شکلگیری و قوام جمهوری اسلامی را بررسی کرد و در روزنامه اعتماد نوشت: از مهمترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی اعتماد بهنفس نسل جوانی بود که توانست برای واژگونی رژیم فاسد و پلیسی پهلوی، مبارزه را به میان مردم بیاورد، اعتماد به نفس عمومی را افزایش، ترس مردم را زایل و مشارکت آنان را نهادینه و زمینه را برای رهبری مبارزه آماده کند.
این روحیه خوداتکایی برکاتی هم برای مردم و کشور داشته است و وزن منطقهای و بینالمللی ایران را افزایش داده است اما نیاز به تمهیداتی دارد که این قدرت به نفع مردم و داشتن یک زندگی شرافتمندانه تثبیت شود. لذا در چهل و پنجمین سال این پیروزی و پایهگذاری یک نظام جدید و با نگاهی به گذشته میتوان یک کالبدشکافی نیز از مشکلات، چالشها و بحرانها داشت تا مردم بتوانند پیروز از این دوران سرنوشتساز خارج شوند. برای بررسی نقاط ضعف و قوت آنچه بر ما گذشته است طی دوازده یادداشت موضوعات مورد نظرم را میشکافم.
برای بحث علمی یک مدل مثلثی انتخاب میکنم که در سه گوشه آن سه عنصر اساسی اداره جوامع بشری یعنی جامعه (مردم و نهادها و موسسات اجتماعی)، سیاست (نخبگان، متون و تجربیات) و حکومت (نظام سیاسی و نهادها و سازمانهای حاکمیتی) قرار دارند که باید در توازن و تعامل با یکدیگر یک تعامل سازنده و پیش برنده بسازند وعدم توازن بین آنها باعث درجا زدن و عقبگرد میگردد.
در این یاداشت به علتالعللعدم توازن میپردازم که باعث بد قوارگی جامعه ایران امروز شده است! در این ۱۲ یادداشت قصد ارزیابی انقلابی بزرگ و مردمی نیست که نه عملی است که محتاج انصاف، بیطرفی و کار مطالعاتی بزرگ است و نه تک نفره ممکن! برای اطلاع نسل جوان نوشته میشود و ماندن در تاریخ. ولی این ظرفیت را دارد که یک تصویر کلی ارایه دهد تا خود خوانندگان عزیز از آن قضاوتی داشته باشند.
ایجاد توازن برای ایجاد همبستگی بیشترقاعده اصلی در اداره جوامع مدرن و از زمانیکه دولت- ملتها تاسیس شده و دولتها نماینده و حقوقبگیر مردم گردیدهاند، آنچه در عرف مشاهده میشود و در دروس علم سیاست و حکومت یا سیاست عمومی در دانشگاهها تدریس میشود این است که کشورها در شرایط خطیر داخلی یا بینالمللی به سمت توازن بیشتر سیاسی- اجتماعی برای ایجاد و تقویت همبستگی بیشتر اجتماعی و اخذ حمایت بیشتر سیاسی از مردم و گروههای سیاسی حرکت میکنند.
اگر موضوع بحران داخلی باشد افکار عمومی را از طریق مناسب قانع، جذب، بسیج و یارگیری میکنند و اگر خارجی باشد با فعالیت دیپلماتیک در جهت یارگیری و اجماعسازی اقدام میکنند.
در این دروس گفته میشود در شرایط جنگی در صورت ضرورت میتوان حتی «دولت وحدت ملی» تشکیل داد تا بتوان از حداکثر پشتیبانی مردم برخوردار بود. اما متاسفانه در ایران کمتر از تحقیقات دانشگاهی استفاده میکنیم و باور نداریم فرونشاندن التهابات اجتماعی و تنشهای سیاسی داخلی و پاسخگویی و جلوگیری از اثرات دومینویی بحرانها و چالشها یک «ضرورت امنیت ملی» است و یک بحث لوکس و وارداتی نیست.
و این در حالی است که طی ۱۵ سال اخیر در کشور چند بحران اساسی اجتماعی با تبعات سیاسی و خدشهدار شدن امنیت ملی داشتیم و چند بحران خاموش فقر منابع، آب، محیط زیست، تغییرات اقلیمی، اقتصاد سیاسی، سختی معیشت مردم، تنشهای روانی، ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش شاخصهای توسعه انسانی، مهاجرت نخبگان، ناکارآمدی نظام اداری کشور و از همه مهمتر به هم خوردن توازن قدرت بین نهادهای مدنی و دولت نه به عنوان قوه مجریه بلکه سه قوه یا حاکمیت در داخل کشور و عمیقتر شدن تنهایی استراتژیک ایران در خارج به دلیلعدم وجود توازن در سیاست خارجی را داریم که سبب ایجاد اختلاف فاحش بین خواستهای مردم و اهداف حکومت و نتیجتا کاهش انسجام ملی، فعال شدن گسلهای فراوان سیاسی- اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی و اداری کشور و زیر سوال رفتن کارایی نظام شده و همه از هم میپرسند به کجا میرویم؟!
این وضعیت به خوبی خود را در «موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که توسط دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده نشان میدهد. این دادهها به شیوه پیمایشی و بر اساس مصاحبه حضوری در آبانماه ۱۴۰۲ و با ۱۵۸۷۸ نفر ۱۵ سال بالاتر در ۳۱ استان کشور که بهطور تصادفی انتخاب شدهاند به دست آمده است. دادههایی که هم فقط موج چهارم آن قابل استفاده است و هم تغییراتی که نسبت به دادههای سه پیمایش پیشین و مقایسه آنها میتواند تصویر مناسبی برای ما ترسیم کند.
شکلگیری اراده ملی برای حل بحرانهادر صورتعدم استفاده از این دادهها و برنامهریزی و سیاستگذاری بر اساس نتایج آنها، این مسائل و روند میتواند به کاهش بیشتر اعتماد به نفس حکومت و از دست رفتن تصویر بزرگ وضعیت کشور منجر شود!
اما دریغ از یک ابتکار اساسی و اقدام زیرساختی برای نشان دادن وجود اراده برای حل اساسی و نهایی این بحرانها! به دلیل سرگرم شدن حکومت و نهادهای حاکمیتی به مسائل جزیی و غیر ضروری و رها شدن مردم به حال خود و در دهان اختاپوس نظام اداری، بخش عمدهای از مردم دایم روی خط وادادگی، تنش و التهاب زندگی میکنند و از حداقلهای یک زندگی شرافتمندانه و رعایت کرامت انسانیشان محرومند!
لذا لازم است که ما با یک تصمیم حکومتی که نشان دهد اراده حل این بحرانها وجود دارد در خارج از چهارچوب دولت، نقشه راهی برای ساماندهی مسائل داخلی و خارجی خود تهیه و دستگاههای اجرایی ملزم به اجرای آن شوند تا نشاط به جامعه برگردد و مردم آرامش و زندگی راحتی داشته باشند و انسجام داخلی برای شکلگیری اراده ملی به منظور حل بحرانها، چالشها و مشکلات حداکثری شود.
متاسفانه انسجام داخلی به دلیل اعمال بعضی سیاستها که بیشتر هم جناحی و گروهی بوده است و متاسفانه در شکلدهی و ایجاد توازن بین سه عنصر اصلی اداره جوامع یعنی سیاست، حکومت و جامعه، وزن نهادهای مدنی را به کمترین حد رساندهایم!
این امر برخلاف مصالح ملی است که جامعهای غیر متوازن داشته باشیم و بین این سه عنصر سری کوچک و دست و پایی دراز و بیقواره داشته باشیم! اما در یک کلام و بهطور خلاصه منافع ملی ما زمانی محقق میشود که جوامع مدنی، سازمانهای مردمنهاد، رسانه، نخبگان و افراد مورد اعتماد و وثوق مردم و احزاب با شادابی در صحنه سیاست، حکومت و جامعه حضور حداکثری و نه تشریفاتی و اسمی پیدا کنند.
ما اشتباه میکنیم که میخواهیم بسیاری از مسائل جامعه را از طریق نهادهای دولتی حل و فصل کنیم. نهادهای دولتی مشکلات خاص خودشان را دارند و حتی به امور روزانه خود نیز نمیرسند! دولت با نظام اداری پوسیده، فاسد، ضد انگیزه، غیرکارا، که مانند خوره به جان جامعه، سیاست و حکومت افتاده و زمینه بسیاری از مفاسد اقتصادی و اجتماعی را فراهم کرده است.
اینها تبعات سیاسی و امنیتی برای جامعه و دلزدگی مردم و کاهش اعتماد عمومی به حکومت هم دارند و بخشی از مردم حتی در ضدیت با حکومت تا آنجا پیش میروند که به عنوان ستون پنجم عمل میکنند! که تبعات خدشه به امنیت ملی دارند و در شرایط کنونی، این نتیجهعدم توازن قدرت بین حاکمیت و جامعه مدنی متشکل از سازمانهای مدنی، نخبگان، سرمایههای اجتماعی است که باعث شده یا زمینه مشترک برای گفتوگو ندارند یا هر یک به زبانی متفاوت با هم صحبت کنند و حرف همدیگر را نفهمند!
و این سبب شده گسلهای اجتماعی فعال شده که تبعات سیاسی و امنیتی خواهد داشت، هر کسی به راه خود رفته، دیالوگ و گفتوگوی مشترک و غالب در جامعه وجود نداشته باشد و بدتر از همه مردم به راه خود بروند و حکومت به راه خود! همانگونه که در این انتخابات اسفند ماه خود را نشان داد! اما اگر جامعه مدنی قوی با اراده حکومت و حتی با تحمیل از سوی مردم و همراهی حکومت شکل بگیرد، قدرتمند شود، در توازن با سایر قوای سیاسی- اجتماعی قرار گیرد و گفتمان مشترکی ایجاد شود، جامعه، سیاست و حکومت با یکدیگر مانند چرخ دنده در ماشین درگیر سیستماتیک میشوند و انسجام سیستماتیک پیدا میکنند.
گفتوگوهای ملی برای حل تعارضاتگفتوگو دو و چند طرفه و ملی شروع و گفتمان غالب شکل خواهد گرفت و همه نیروها در یک سمت و سو قرار میگیرند و ریلگذاری توسعه به معنای واقعی آن با حضور مردم و سازمانهای مدنی و مردمنهاد آغاز میشود. بار حکومت کم و سبک، وزن و جایگاه نهادهای انتخابی بر انتصابی خواهد چربید، مردم خود در تعیین سرنوشت خویش دخیل و جامعه، سیاست و حکومت متوازن و خوش قواره میشوند و عنصر نایاب مسوولیتپذیری و پاسخگویی حکومت به جامعه به صحنه بازمیگردد.
آمار پایین مشارکت در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ که به دنبال التهابات اجتماعی سال گذشته و دو نقار ملی ۱۳۹۶ و ۹۸ صورت گرفت با کاهش وزن این نهاد انتخابی، انسجام ملی را کاهش داده وعدم توازن را بیشتر میکند!
در نتیجه پیشنهاد میشود حکومت به منظور ایجاد قوارهبندی مناسب و توازن بین جامعه، سیاست و حکومت به سمت نقشدهی بیشتر به سازمانهای مدنی پیش برود. نهادهای مدنی از جمله خانواده که متاسفانه نقشش تضعیف شده باید کنترلکننده جامعه باشند و نه دولت. برای این کار حکومت با سبک کردن بار خود از طریق نقش دادن به دو عنصر دیگر سیاست و جامعه نقش تعیینکننده پیدا کند. یعنی در سیاست قدرت گرفتن احزاب برای اداره جامعه و در جامعه، تقویت نقش رسانه برای کنترل و نظارت و در اقتصاد بخش خصوصی تعیینکننده باشد و ریلگذاری توسعه را با سازمانهای مدنی و مردمنهاد انجام دهد.
این سازمانها نقش مردم در جامعه و سیاست و حکومت را واقعی و نهادینه میکنند و در راس آن در اقتصاد به بخش خصوصی نقش بیشتری بدهد تا کشور با مالیات ناشی از فعالیتهای سالم اقتصادی اداره شود نه آنکه دست دولت بهطور رقتانگیز و غیر منصفانه و ناعادلانه در جیب ملت باشد و سر و صدای کاسب و زارع و صنعتگر دربیاید! و یا به فروش نفت متکی باشد، آن هم با این وضعیتی که نه میتوانیم نفت را در کانالهای رسمی بفروشیم و پول آن را به درستی دریافت کنیم که خود همین دو مورد زنجیرهای از فساد را به دنبال دارد که در بخش سیاست خارجی باید آن را نیز علاج نمود.
اقتصاد سیاسی ضعیف وصل کردن سفره مردم به فروش نفت که عقلایی نیست را باید با روشهای معقول و علمی کنار بگذاریم. کشوری میتواند رضایت مردمش را جلب و حرفی برای گفتن در منطقه و جهان داشته باشد که اقتصادی قوی و تولیدکننده ثروت داشته باشد. برای تولید ثروت فضای مناسب داخلی و خارجی و نشاط اجتماعی لازم است.
جمع شدن مشکلات کشور روی هم، نشان از آن دارد که نظام اداری کشور با موسسات و سازمانهای متعدد اجرایی و پژوهشی، کمیتههای متعدد، همچون کلافی سر درگم خروجی عملیاتی به جز رتق و فتق امور روزانه مردم با بهرهدهی نازل نداشته و ظرفیتی بیش از این ندارد که بتواند یک اقدام اورژانسی انجام دهد.
امید آفرینی از طریق رشد نهادهای مدنییعنی همه سازمانها در قوای سهگانه مجریه، قضاییه و مقننه در کنار نهادهای حاکمیتی هر آنچه از مردی و زور داشتند به میدان آوردهاند و حاصل وضعیت موجود است!
لذا پیشنهاد میشود سال ۱۴۰۳ سال امیدآفرینی از طریق انتقال قدرت اداره کشور از نهادهای حاکمیتی به نهادهای مدنی باشد و با تشکیل یک «کمیته ملی» متشکل از شخصیتهای مستقل و ملی از درون جامعه مدنی کشور همچون احزاب، رسانهها، سازمانهای مردمنهاد، دانشگاهها و مراکز مطالعاتی با هدف تهیه نقشه راهی برای برونرفت از این ساختار متصلب و متمرکز قدرت اداری و تصمیمگیری، تهیه و خون جدیدی به نظام سیاسی کشور تزریق شود. قدرتی که باعث بیخاصیت شدن نهادهای مدنی و کاهش حضور و مشارکت مردم در روند سرنوشت خود شده است.
این سند ملی میتواند دستور کار حکومت و قوای سهگانه قرار گرفته و توسعه کشور بر بستر آن ریلگذاری شود و مردم و نیروهای سیاسی- اجتماعی حول آن جمع شوند، نشاط سیاسی به جامعه بازگردد و انسجام ملی حداکثری شود و مردم حکومت را از آن خود دانسته و نه مقابل خود. انشاالله!